در سال ۲۰۰۶، فیس بوک (همانطور که میدانیم) متولد شد. از سال ۲۰۰۴ تا آن زمان، facebook تنها برای دانشجویان قابل استفاده بود و در سال ۲۰۰۶، جهانی شد. البته این یک حرکت طبیعی نیست؛ آنهم وقتی که فیسبوک را با دیگر موتور های جستجو مقایسه می کنیم، با این توصیفات اما سال گذشته فیسبوک بیش از 2 میلیارد جستجو در روز داشت که از بینگ پیشی گرفت.
فیس بوک با بیش از ۱.۵ میلیارد کاربر در هر ماه، به مشاغل و تبلیغ کنندگان امکان دسترسی باورنکردنی به بازار را میدهد و شرایط ارائه خدمات و محصولات به افراد مختلف را فراهم میکند؛ به این معنی که به کاربران توصیه میکند که اگر از فلان خدمات استفاده کنند یا فلان محصول را خریداری کنند به نتیجه بهتری میرسند.
مزایا و معایب:
چگونگی نمایش تبلیغات و پیشنهادات در فیسبوک بسیار آشکار است، فیسبوک بزرگترین پایگاه حرفه ای کاربران است که البته این در مورد تمامی پلتفرم های مشابه هم صادق است. بسته به تعداد افراد مورد نظر، هزینه تبلیغ در آن میتواند تا چند دلار به ازای هر کلیک بسیار ارزانتر از گوگل ادوردز باشد، اما باز هم تبلیغ در آن تا حدی گران است. برخی استدلال می کنند که فیسبوک بازخورد لازم از نظر موفقیت در تبلیغات را ندارد.
این در حالی است که ترافیک از طریق سیستم جستجوی ادوردز با عبارت های جستجو (در گوگل حداقل) یک تناسب ذاتی دارد، بسیاری از تبلیغات فیس بوک بر اساس عناوین مشاغل، مکانها، علایق و دیگر دادههای خاص به کاربران نشان داده می شود. با این حال، فیسبوک یک رسانه عالی برای دستیابی به کاربرانی است که هیچ آشنایی با شما و خدمات تان ندارند.
میخواهید محصول جدیدی را ارائه کنید؟ به واسطه فیسبوک میتوانید دفترچه راهنمای الکترونیکی محصول خود را در اختیار کاربرانی قرار دهید که از وجود محصول تان بی خبرند؛ فیس بوک انعطاف زیادی در این زمینه دارد.
در حالی که دسترسی ارگانیک فیسبوک در چند سال اخیر به طور چشمگیری کاهش پیدا کردهاست، این پلتفرم میتواند منبع خوبی از ترافیک پرداختنشده باشد. یعنی، حصول اطمینان از اینکه شما وفاداری خاصی به یک برند دارید و به طور مداوم در حال تولید محتوای خوب هستید. تعامل سازگار، کلید رتبهبندی ارگانیک در این موتور جستجو است.